
تا کنون سه مطلب بلند درباره مایکروسافت و تلاشهای اخیرش برای ورود مقتدرانه به دنیای پُست پی سی ( اینجا ، اینجا و اینجا ) در نارنجی خواندهاید. یا اگر نخواندهاید حتماً توصیه میکنیم که مطالعه کنید. و اما اینبار، قرار است صحنهای را که مربوط به دو روز قبل است تصور کنیم: دوجین ژورنالیست داخل تالار کوچک مقر مایکروسافت در ردموند هستند. استیون سینوفسکی، رئیس دایره (نه از نوع جنایی!) ویندوز، و پانوس پانای، یکی از مدیران دایره سرفیس، هر کدام با یک تبلت در دست به روی صحنه میآیند. جلوی صندلیهای حضار یکی از آن میزهای کوچک که در مدرسهها دیده میشود هست و روی آن، یک بسته قرار دارد. داخل بسته یک شکلات Wonka در کنار یک بلیت طلایی یافت میشود.
یک روز قبل از آغاز پیش فروش سرفیس RT و اعلام قیمت آن، کمپانی مایکروسافت توری اختصاصی برای چند خبرنگار خوش شانس برگزار کرد. آنها مثل چارلی که شانس بازدید از کارخانه شکلاتسازی ویلی وانکا را به دست آورد، رفتند تا از استودیوی طراحی B که مایکروسافت آن را به راستی بدل به یک کارخانه سختافزاری کرده بازدید کنند. اینجا جایی است که ایده سرفیس رشد کرد و به شکل امروزی در آمد.
وقتی سطرهای بعدی را بخوانید، تمثیل چارلی و کارخانه شکلات سازی، درخور و شایسته به نظر میرسد: استودیوهای طراحی و اتاقهای تست کمپانی به طور کامل از دیدرس افرادی که کارتهای امنیتی ندارند پنهان است. حتی با داشتن آنها باز هم به نسبت، تعداد کمی از کارکنان مایکروسافت قبل از معرفی سرفیس از وجود آن اطلاع داشتند!
اما دو روز پیش، به آن خبرنگاران خوش شانس گفته شده بود که اگر راه شان را گم کنند یا از داخل مقر مایکروسافت عکس بگیرند، آنها را تبدیل به بلوبری های گنده کرده و پرت میکنند وسط رودخانه شکلات. بنابراین عکسهایی که در ادامه مطلب خواهید دید همه توسط خود مایکروسافت ارائه شدهاند و خبری از بررسی دستی محصول یا سرک کشیدن به گوشههای مخفی استودیوها نیست. در عوض، داستان پیدایش سرفیس را خواهید خواند و اینکه چه نوآوریهایی صورت گرفته و چه ایدههایی در روند طراحی کنار گذاشته شده.
در ادامه مطلب درباره تصمیمهای سختافزاری، تکنولوژی نمایشگر، پایهٔ پشتی و تاچ کاور خواهید خواند. با نارنجی همراه باشید.
تصمیمهای سختافزاری

آن طور که استیون سینوفسکی میگوید، طراحی و توسعه سرفیس 3 سال قبل از معرفی رسمیاش آغاز شده. یعنی از تابستان 2009 که مایکروسافت نهایی سازی ویندوز 7 را به پایان میبرد تا مشغول کار بر روی ویندوز 8 شود. برای آنهایی که همه چیز را در تقویم مینویسند یادآوری میکنیم در آن تاریخی که آقای سینوفسکی ادعا میکند، حتی آیپدی وجود نداشت تا مایکروسافت بخواهد به رقابت با آن بپردازد؛ بلکه کمپانی از قبل میدانست که ویندوز 8 باید touch-friendly باشد و از این رو لازم بود که یک تبلت قابل اطمینان توسط خود مایکروسافت طراحی و ساخته شود تا قابلیتهای نسل بعدی سیستم عامل را به خوبی نشان دهد.
بیایید نگاهی به دیوار خاطرات گروه طراحی بیندازیم:



همانطور که مشاهده میکنید، به دنبال احساس نیاز برای ساخت تبلت مایکروسافت، صدها مدل طراحی، سه بعدی سازی و ساخته شدند و سپس مورد بررسی قرار گرفتند: برخی بزرگ، برخی کوچک. برخی سبک و برخی دیگر حسابی سنگین. اگر چه سرانجام کمپانی برای نمایشگر به جمع بندی رسید و قطر 10.6 اینچ را برگزید، ولی قبل از آن دو مدل 10.1 و 11.1 اینچی در بوته پژوهش قرار گرفتند. در آخر، نتیجه این شد که یک تبلت 11 اینچی خیلی بد هیکل خواهد شد. ضمن اینکه تولید نمایشگر 10 اینچی، حداقل از لحاظ هزینه مقرون به صرفه تر بود.
با این حال، نمایشگر 10.1 اینچی هم فضای خیلی تنگی برای مالتی تسکینگ و پنجرههای کنار هم در ویندوز 8 ارائه میکرد. نتیجه این شد که: نمایشگری با قطر 10.6 اینچ و نسبت 16:9، فضای کافی برای اجرای یک برنامه در نسبت 4:3 و باز بودن پنجره دوم در کنار آن را در اختیار میگذارد. ضمن اینکه 0.5 اینچ فضای بیشتر، امکان طراحی یک صفحه کلید فیزیکی کامل و باز همراه با ترک پد را هم به آنها میداد.
یک نکته منفی این بود که 10.6 اینچ اندازه استانداردی نیست، بنابراین مایکروسافت نمیتوانست آن را به طور انبوه به تأمین کنندگان سفارش دهد. نتیجه این شد که خودش نمایشگر را ساخت. نمایشگر به کنار، محصول نهایی از 200 قطعه "اختصاصی" شکل گرفته؛ از پایه پشتی بگیرید تا آنتنهای MIMO دو تایی برای وای-فای.
جنس و طرح بدنه نیز یکی از مواردی بود که وسواس زیادی روی آن انجام شد. حالا که ظاهر و جنس سرفیس نهایی شده، اتاق تیم طراحی را برای بازدیدکنندگان با عکسهایی از طرحهای اولیه، محصولات الهامبخش و نمونههای فیزیکی شبیه موزه درست کردهاند.


بسیاری از طراحیهای مفهومی دارای گوشههایی تیزتر نسبت به محصول نهایی بودند. در حقیقت مایکروسافت میگوید که حتی بعد از معرفی سرفیس در تابستانی که گذشت، باز هم تغییرات کوچک و نرمی را در محصول انجام داده تا بهتر از قبل شود.
برای جنس بدنه، انواع مواد مورد بررسی قرار گرفت. قبل از انتخاب منیزیم، مایکروسافت آلومینیوم را در کنار سایر انتخابها مد نظر داشت و آنها را بر اساس هزینه تأمین، انعطافپذیری و نیز آسان بودن روش تولید میسنجید. بدنه منیزیمی که احتمالاً با آن آشنایی دارید توسط فرآیند VaporMg اختصاصی مایکروسافت ساخته میشود که شامل بهره گیری از فشار هوای بسیار زیاد برای حداقل سازی ضخامت دستگاه است که این نیز نه تنها نیازمند قطعات اولیه اختصاصی، بلکه نیازمند تجهیزات تولیدی اختصاصی است.

با وزن 676 گرم، سرفیس سبکترین تبلت بازار نیست. حتی ضخامت 9.3 میلیمتریاش نیز آن را بدل به باریکترین نمیکند. ولی با این حال مایکروسافت میگوید که بدنه منیزیمی این تبلت باعث میشود حس کنید که از سایر تبلتهای هموزنش (یا شاید هم از چیزی که انتظارش را داشتید!) سبکتر است. قرارگیری مناسب باتری در داخل بدنه نیز به برقرار تعادل وزنی کمک میکند.
و اما برسیم به ضخامت؛ همانطور که پیشتر هم برای شما نوشتیم انتخابهای مهندسی، الاکلنگی هستند. از برخی مزیتها باید گذشت تا برتریهای دیگری را به دست آورد. در این مورد هم ضخامت نه چندان کم سرفیس، امکان گنجاندن پورت USB با اندازه استاندارد را فراهم آورده. در سرفیس پورت شارژر از تبلتهای ARM دارای پورت میکرو یو اس بی بزرگتر است و این گرچه برای برخی افراد خوشایند نیست ولی یک نکته مثبت در خود دارد. مایکروسافت میگوید با این پورت، شارژ کامل سرفیس در کمی بیشتر از 2 ساعت انجام خواهد گرفت که عالی است. پانای میگوید که این تصمیم مربوط به بازدهی محصول بود: «ما این تصمیم را گرفتیم تا هیچ وقتِ مُردهای در کار کاربران ایجاد نشود.»
تصمیم بعدی مربوط به پایه پشتی تبلت بود:
پایه سرفیس که جزئی از خود تبلت است یکی دیگر از اجزا دلربا در طراحی آن به شمار میرود. درست همانطور که لولای آهنربایی کاورهای کیبوردی جذاب و خواستنی هستند. پانای میگوید که پایه سرفیس نه تنها باید محکم میبود بله باز و بسته کردن آن هم باید ساده و روان میبود: «نمیشد مردم را با آن ترساند.» به این منظور، یک فرورفتگی در سمتی از آن ایجاد شد تا به راحتی بتوان از بدنه بازش کرد.


لولای کوچکی که برای نگه داشتن پایه پشتی طراحی شده نیز جزو قطعات اختصاصی به کار رفته در سرفیس است.
برای باز و بسته کردن پایه سرفیس، از سه لولا استفاده میشود: دو تا در طرفین، و یکی هم مخفی در زیر پایه. از بین این سه، دو تا وظیفه دارند حس مطلوب باز و بسته شدن پایه را رقم بزنند و به سومی نیز یک نقش وسواسی دیگر سپرده شده: ایجاد صدای نرم بسته شدن پایه. این صدای کلیک مانند به کاربر اطمینان میدهد که "بعله، درست ازش استفاده میکنی" و "نع، هنوز خرابش نکردی!" از روی تبلیغات مایکروسافت میشود گفت که چقدر به این ویژگیهای وسواسی افتخار میکند.
لولای آهنربایی کاور نیز ویژگی دیگری است که میزان وسواس صورت گرفته بر آن تحسین بر انگیز است:

این لولا متشکل از کانکتورهای "همتراز کننده" و "نگهدارنده" است که دقیقاً همان کاری را میکنند که از نامشان بر میآید. با این طراحی، تقریباً محال است که در تلاش برای وصل کردن کاور به تبلت، شکست بخورید یا اتصال را غلط انجام دهید. در ضمن، اتصال آنقدر محکم نخواهد بود که برای جدا کردن کاور به دردسر بیفتید. ولی آنقدر پایدار هست که در صورت آویزان کردن تبلت از کاور، وزن آن را تحمل کند و سرفیس روی زمین ولو نشود. در کنار اینها، طراحان در نظر داشتهاند که کاربر بتواند به راحتی کاور را به پشت تبلت برگرداند.
درباره نمایشگر

وقتی مایکروسافت سرفیس را معرفی کرد، یک ویژگی بود که از توضیح درباره آن طفره رفتند: رزولوشن نمایشگر. حالا با نگاهی به گذشته میتوان گفت که چرا. نسخه RT سرفیس دارای 1366 در 768 پیکسل است که در مقایسه با آیپد با 2048 در 1536 پیکسلی و چند تبلت اندرویدی با رزولوشن 1920 در 1200 پیکسل، بسیار کم جلوه میکند. مایکروسافت سر انجام این رزولوشن را تأیید کرد ولی نه قبل از آنکه یک دفاع جانانه از کیفیت تصویر سرفیس انجام دهد.
به طور خلاصه، مایکروسافت از تابع انتقال مدولار در محاسبه کیفیت تصویر استفاده کرده که هم رزولوشن و هم کنتراست را دخیل میکند. مایکروسافت میگوید که چشم انسان به طور یکسان نسبت به همه فرکانسهای فاصلهای حساس نیست و توانایی ما برای تشخیص کنتراست، بعد از رسیدن رزولوشن به یک مرز شاخص کاهش پیدا میکند. آنچه که تیم طراحی مایکروسافت میگویند این است که در مورد این تبلت خاص، رزولوشن 1366 در 768 به کمپانی این امکان را میدهد که تصاویری با وضوح کافی را خلق کند و در این بین مشکلی هم برای قابلیت خوانش متون بروز نمیکند. و البته که خیلی از سایتها نیز برای این رزولوشن طراحی شدهاند و وبگردی بدون مشکل خواهد بود.
مورد بعدی صفحه لمسی است. صفحات لمسی همیشه کمی نویز دیداری را باعث میشوند ولی مثل خیلی دیگر از دستگاههای لمسی جدید، صفحه سرفیس نیز حداقل از نظر بصری تضمین شده است، یعنی LCD و صفحه لمسی یکپارچه هستند و کیفیت در حد اعلا. صفحه نمایش باریکتر به باریک شدن کلی دستگاه نیز کمک میکند و از نظر دیداری، با انکسار کمتر نور تصاویر بهتر دیده میشوند. ضمن اینکه مایکروسافت از تکنولوژی ClearType که از زیر-پیکسلها برای نمایش گوشههای گرد به صورت نرم بهره میبرد، استفاده کرده.
مایکروسافت در توری که برای دست اندر کاران رسانهها برگزار کرد، به مقایسه نمایشگر سرفیس با آیپد نیز پرداخت و برخی موارد مثل انعکاس نور کمتر، گرم بودن رنگها، و خوانایی بهتر را برجسته کرد. هر چند نمایشگر سرفیس بسیار دوست داشتنی است، ولی باید تا انجام مقایسههای بیطرفانه توسط گروههای مستقل منتظر ماند.
تاچ کاور
لولای این تاچ کاورها میلیونها بار به عقب و جلو برده شده تا مشخص شود که چند بار استفاده، منجر به خرابی آنها میشود.
3 میلیمتر، برابر است با ضخامت یک رو میزی. ولی مایکروسافت در این ضخامت یک کیبورد کامل را جا داده. کیبوردی با دکمههای تخت که حروف، اعداد و کاراکترهای روی آنها با لیزر نامرئی پرینت شده.
تاچ کاور همیشه یکی از چیزهای رازآلود در مورد سرفیس بود. در مراسم معرفی تبلت، حتی کار با آن هم نشان داده نشد. ولی در تور اخیر، ژورنالیستها توانستند دقایقی با آن کار کنند. مایکروسافت میگوید که بین 4 تا 5 روز طول خواهد کشید تا کاربر به بالاترین سرعت تایپ با آنها برسد و کسانی که با آن کار کردهاند، تطبیق با تاچ کاور را سخت نمیدانند.
دست زدن ممنوع!
مایکروسافت در توری که برگزار کرد، امکان بررسی دستگاه توسط خبرنگاران را فراهم نکرد. بلکه بیشتر روی تلاشهایی که برای طراحی و ساخت یک دستگاه عالی انجام شده بود تأکید نمود. سرفیس به نظر فوق العاده میرسد، ولی باید همچنان صبر کرد و دید که پس از عرضه چه نظراتی در مورد آن داده خواهد شد و احتمالاً چه ایراداتی را برای آن بر خواهند شمرد.
دسته بندی : <-PostCategory->
برچسبها: <-TagName->